دوشنبه ۵ آبان ۱۳۹۳ - ۰۷:۱۹
۰ نفر

همشهری آنلاین: ائتلاف علیه داعش، مذاکرات هسته‌ای و...از جمله موضوعاتی بودند که در ستو سرمقاله برخی از روزنامه‌های صبح دوشنبه-۵آبان-جای گرفتند.

روزنامه كيهان به قلم « سعدالله زارعی» و با تيتر«باروهای فروپاشیده، موج‌های پرطنین» در ستون سرمقاله خود نوشت:روزنامه کیهان؛۵ آبان

تحولات در منطقه مقاومت به گونه‌ای است که تمرکز آمریکا، رژیم صهیونیستی، انگلیس، فرانسه و رژیم‌های وابسته به آنان در منطقه را حول آن سبب گردیده است. خود این موضوع به تنهایی بیانگر آن است که وضعیت از نظر آنان فوق‌العاده خطرناک بوده و به اقدام جمعی احتیاج مبرم دارد. بر همین اساس هم آنان طی ماههای اخیر بار دیگر روی شکل‌گیری یک جبهه فراگیر تأکید کرده‌اند. در نقطه مقابل آن به میزانی که روند اوضاع از نظر آنان خطرناک است، وضعیت برای جبهه مقاومت تا حد زیادی مطلوب می‌باشد. بزرگترین نشانه مطلوبیت نسبی اوضاع برای جبهه مقاومت این است که در همه تحولات و فعل و انفعالات دهه اخیر منطقه، جبهه مقاومت تنزل و تنازلی نداشته و هیچ سرپلی از آن گرفته نشده است. در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارند:

1- آمریکا، ترکیه، عربستان، فرانسه و انگلیس طی چند ماه اخیر روی خطر «داعش» بعنوان بزرگترین آسیب خود تأکید کرده و از لزوم مقابله با آن سخن گفته‌اند در عین حال در لابلای این مواضع از یک سو بعضی از شخصیت‌های مؤثر غرب، نادرست بودن چنین عنوان‌گذاری را برملا کرده و امثال کیسینجر گفته‌اند «خطر اصلی، انقلاب اسلامی ایران است و نه گروه داعش چرا که انقلاب ایران خطری پایدار و دائمی و دارای پشتوانه قوی است در حالی که داعش خطری محدود و فاقد پشتوانه می‌باشد»، از سوی دیگر مقامات ارشد آمریکایی و ترکیه که از خطر بزرگ داعش سخن گفته‌اند خود اعلام کرده‌اند که در کوتاه مدت امکان از میان برداشتن این خطر نیست با این وصف نه تنها استراتژیست‌هایی نظیر کیسینجر بلکه عوامل اجرایی آمریکا و... نیز هر کدام به زبانی اساسی بودن خطر داعش را رد کرده‌اند.

با توجه به آنچه طی هفته‌های اخیر مشاهده کرده‌ایم باید بگوئیم از آنجا که از منظر آمریکا و... کماکان خطر اصلی و واقعی غرب و وابستگان به آن، انقلاب اسلامی است بنابراین تحرکات آمریکا و عوامل آن در منطقه با هدف‌گیری علیه انقلاب اسلامی دنبال می‌شود با این وصف کاملاً خیال‌پردازانه است اگر بگوئیم آمریکا سرگرم مبارزه با موضوعی شده است که آن موضوع مورد قبول ایران هم هست چه رسد به اینکه بعضی از افراد سیاسی در بعضی از دستگاههای کشور مدعی هستند آمریکا و ایران در منطقه بعد از 35 سال مبارزه با یکدیگر به یک نقطه رسیده‌اند.

2- آمریکایی‌ها و عوامل آن به خوبی می‌دانند که در مواجهه با انقلاب اسلامی از توانایی لازم برخوردار نیستند و از این رو در صحنه واقعی نمی‌توانند چشم‌زخمی به این انقلاب بزنند دلایل آن هم روشن است و بزرگترین دلیل هم این است که انقلاب اسلامی بعد از 35 سال دشمنی متراکم و چند وجهی آمریکا و... علیه آن از میان نرفته و هنوز پتانسیل یک انقلاب فراگیر در حال حرکت را در خود حفظ کرده است. آمریکا و... اساساً ابزار لازم را در اختیار ندارند چرا که انقلاب اسلامی با تکیه بر آرمانهای اسلامی از یک سو و حمایت عمیق از توده‌های مستضعف جهان از سوی دیگر از چنان پشتوانه و مقبولیتی برخوردار شده است که بدون جدا کردن آن از این پشتوانه و مقبولیت نمی‌توان بر آن غلبه کرد.

کاملاً واضح است که آمریکا و... نمی‌توانند از موضع اسلام حرف بزنند در حالی که در این سو فقهای بزرگی که صلاحیت آنان در سخن گفتن از موضع اسلام برای هر آشنا و بیگانه‌ای آشکار است، از اسلام و ابعاد آن سخن می‌گویند از سوی دیگر آمریکا و... نمی‌توانند از مستضعفین هم حرف بزنند و خود را مدافع آنان نشان دهند. مستضعفین در همه جای دنیا آمریکا و وابستگان به آن را رژیم‌های استکباری می‌شناسند و به تعبیر حضرت امام آنان را «ام‌الخبائث» به حساب می‌آورند آمریکا چگونه می‌خواهد چنین مردمی را در منطقه از هند تا مصر از اطراف انقلاب اسلامی ایران دور کند؟ با این وصف است که ما می‌گوئیم اساساً آمریکا ابزار شکست دادن انقلاب اسلامی را در اختیار ندارد.

بنابراین آمریکا باید ابتدا انقلاب اسلامی را به شکل دیگری درآورد و یک میدان مبارزه دروغین را شکل بدهد کما اینکه در داخل ایران نیز مخالفان نظام جمهوری اسلامی نه از موضع اعتقادات دینی و نه از موضع مطالبات اجتماعی می‌توانند انقلاب و نظام را به چالش بکشند و از این روست که یک تصویر دیگری که هیچ واقعیت خارجی ندارد را می‌سازند و مردم را به مقابله با آن فرا می‌خوانند بعد اسم آن را می‌گذارند مقابله با نظام اسلامی. در فتنه 88، فتنه‌گران که نمی‌توانستند مردم را با صراحت به رویارویی با نظام اسلامی فرا بخوانند چون نظام ثابت کرده بود که همزمان پاسدار جمهوریت و اسلامیت نظام سیاسی کشور است آمدند و موضوعی تحت عنوان دروغین تقلب را بعنوان یک «پدیده عینی» مطرح و تلاش کردند تا با فریب کاری مخالفت عده‌ای با تقلب- که اساساً خود نظام بزرگترین مخالف تقلب بوده و هست- را به مخالفت با نظام جا بزنند و در نهایت هم به مقابله با نظام بکشانند. از این رو وقتی نقاب فتنه‌گران کنار رفت مردم دور فتنه‌گران را در همان روزهای اول خالی کردند. از آن پس فتنه‌گران با تکیه بر فضای مجازی و دروغپردازی تلاش کردند تاروند اعتراضی و حتی براندازی نظام را زنده و در حال فعالیت معرفی نمایند. آمریکا امروز در صحنه منطقه همین کار را دارد انجام می‌دهد و با استفاده از فضای مجازی تلاش می‌کند تا جبهه مقاومت را جبهه‌ای در حال شکست معرفی کند و حال آن که هر ناظر آگاهی می‌داند که آمریکا و عوامل منطقه‌ای آن در همان جایی که ادعا می‌کنند جبهه مقاومت قافیه را باخته و میدان را به دشمنان خود واگذار کرده است، اندک نفوذی ندارند.

3- بار اصلی فعالیت آمریکا علیه انقلاب اسلامی را رسانه‌های مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای بر دوش دارند البته در داخل ایران هم نیروهایی که همه نشو و نما و گردن‌افرازی‌شان در عرصه وبلاگ و ... است همان خط دیکته شده را دنبال می‌کنند گاهی هم موفق می‌شوند در یک یا چند برنامه رسمی صدا و سیما و ... حضور یابند و همان خط را دنبال کنند. در میان دستگاه‌های رسمی تصمیم‌گیر دیگر هم کم و بیش کسانی هستند که همین خط را به نوعی تکرار کرده و در واقع ادعای دروغ دشمن را مستند‌سازی می نمایند. این تنها کاری است که از دست دشمن برمی‌آید و در این میان نیروهای داخلی همگرا با آمریکا می‌توانند تا حدی اذهان را مشوب گردانند.

به عنوان مثال در هفته‌های اخیر یک موج سنگین در سطح منطقه و سپس در داخل ایران به وجود آمد که حکایت از سقوط مواضع جبهه مقاومت در برابر داعش و پیشروی این گروه شبه‌نظامی تروریستی در عراق می‌کرد این موج تا حد زیادی صدا و سیمای جمهوری اسلامی را هم متاثر ساخت و عده‌ای در داخل کشور گمان کردند که داعش به دروازه‌های بغداد نزدیک شده است این در حالی است که داعش طی دو ماه اخیر در کل عراق تنها در یک منطقه کوچک تحت عنوان «هیت» در شمال غرب شهر رمادی سیطره پیدا کردند. فاصله این نقطه تا بغداد دست کم 100 کیلومتر بود و از این 100 کیلومتر با بغداد طی دو ماه اخیر هیچ خبری نبوده است و جالب‌تر اینکه در همین دو ماه نیروهای عراقی و متحدان آن بخش اعظم استان الانبار و تقریبا همه استان صلاح‌الدین را از سیطره داعش خارج کرده‌اند. عملیات سنگین «آمرلی» در شمال رشته‌کوه حمرین و در استان دیاله و عملیات «العظیم» در جنوب این رشته کوه و در استان صلاح‌الدین آن‌قدر عظیم و باورنکردنی بود که تا مدتی رسانه‌های غربی و عربی درباره آن سکوت کردند و چندین روز پس از آن اکثر آنان از جمله نیویورک‌تایمز گفتند: «مقلدان آیت‌الله خامنه‌ای عملیات آمرلی را با موفقیت به نتیجه رسانده‌اند». همین الان وقتی وضعیت مناطق غربی عراق را با دقت بررسی می‌کنیم درمی‌یابیم که در فاصله خرداد- که داعش حرکت برق‌آسای خود در سه استان غربی عراق را انجام داد- تا امروز حداقل دوسوم از مناطق از سیطره داعش خارج شده است. غرب و رسانه‌های آن و عوامل منطقه‌ای غرب و دنباله‌های داخلی آنان در ایران این حقیقت شگرف را گزارش نمی‌کنند چرا که لازمه گزارش آن این است که همه بفهمند جبهه مقاومت و انقلاب اسلامی ایران از چه قدرت عجیبی برخوردار است. چنین اعترافی بیش از پیش توجهات را متوجه جمهوری اسلامی می‌کند.

اما آنچه در این میان تاسف‌آور است بعضی از رسانه‌های داخلی که فریب فضاسازی تبلیغاتی غرب را خورده‌اند نیست، چرا که در عرصه خبر و خبرنگاری می‌توان با چنین خطاهایی کنار آمد اما وقتی بعضی از دستگاه‌های مسئول که مورد اعتماد مردم می‌باشند و لازمه چنین اعتماد و جایگاهی مقابله با جو دروغین می‌باشد، خود به ورطه‌ای می‌افتند که تکمیل‌کننده پازل دشمن می‌گردند، نگرانی‌هایی را پدید می‌آورند خدا نکند که آمریکایی‌ها در چنین دستگاه‌هایی صاحب نفوذ شده باشند.

4- آمریکا و بقیه غرب و رژیم‌های وابسته به آنان هیچ روزنه و فروغی ندارند. در کل دنیا یک گزارش دو صفحه‌ای هم وجود ندارد که نشان دهد قدرت آمریکا در مسیر رو به رشد قرار دارد. هیچکس نمی‌گوید که قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی آمریکا آینده‌ای روشن را برای این کشور نشان می‌دهد. کما اینکه یک صفحه گزارش هم در کل دنیا وجود ندارد که بگوید عربستان آینده‌ای دارد و رژیم آن می‌تواند برای یک دهه دیگر باقی بماند. کما این که هیچ گزارشی وجود ندارد که نشان دهد رژیم صهیونیستی حتما تا 10 سال آینده باقی می‌ماند. این در حالی است که دو صفحه گزارش جدی وجود ندارد که نشان دهد نظام جمهوری اسلامی طی 10 سال آینده دچار خطر جدی می‌شود و یا این که گزارشی وجود داشته باشد که نشان دهد آینده تاریکی در انتظار جبهه مقاومت است. ولی امپریالیسم رسانه‌ای بعضی‌ها را به خطا می‌اندازد راه آن این است که در عرصه فکر و رسانه نیز به خودمان متکی باشیم و همان‌گونه که در عرصه سیاسی آمریکا را دشمن می‌دانیم به رسانه‌هایی که در خارج و داخل رنگ و بوی آمریکا دارند اعتماد نکنیم.

سه نكته

محمدكاظم انبارلويي در ستون سرمقاله رسالت نوشت:روزنامه رسالت؛۵ آبان

1- چندي پيش جمعي از نمايندگان مجلس با انتشار بيانيه‌اي خواهان علني شدن دادگاه "م-هـ" شدند. از آن زمان تاكنون گفته مي‌شود تعداد امضاها به 120 نفر رسيده است. اصل 165 قانون اساسي مي‌گويد محاكمات بايد علني باشد مگر اينكه به تشخيص دادگاه، علني بودن آن منافي عفت عمومي يانظم عمومي باشد، يا در دعاوي خصوصي، طرفين دعوا تقاضا كنند محاكمه علني نباشد. مبتني بر اين اصل فقط سه مسئله است كه محاكمه را غيرعلني مي‌كند. دادگاه "م-هـ" شامل هيچ يك از اين مسائل نيست اما قاضي براساس ماده 188 آيين دادرسي كه به رئيس دادگاه اجازه مي‌دهد دادگاه را به تشخيص خود غيرعلني كند، دادگاه "م-هـ" را غيرعلني كرد. قانون آيين دادرسي كيفري مصوب سال 90 پس از دو سال در تاريخ 26/12/92 به تصويب شوراي نگهبان رسيد و به موجب ماده 569 آن پس از 6 ماه از تاريخ‌انتشار در روزنامه رسمي لازم‌الاجرا است. تاريخ‌انتشار اين قانون 3/2/93 در روزنامه رسمي است. فلذا از تاريخ 3/8/93 مفاد اين قانون حاكميت دارد.

به موجب ماده 352 قانون آيين دادرسي كيفري جديد ديگر تشخيص رئيس دادگاه در مورد غيرعلني بودن، ازشنبه گذشته منسوخ شده است. سئوال اين است كه آيا رياست محترم دادگاه "م-هـ" همچنان مي‌خواهد ادامه رسيدگي به اتهامات "م-هـ" را به صورت غيرعلني برگزار كند؟ اكنون كه مطالبه علني بودن دادگاه از سوي جمع زيادي از نمايندگان مطرح شده و مطالبه مردم هم هست، آيا رئيس دادگاه به اين مطالبه پاسخ مثبت مي‌دهد؟ به نظر مي‌رسد برگزاري غيرعلني دادگاه با توجه به صراحت ماده 352 قانون آيين دادرسي كيفري ديگر وجهه قانوني ندارد.

2- رئيس‌جمهور محترم طي سخناني در جمع مردم زنجان فرمودند: "درس اباعبدالله‌الحسين به ما درس برادري، وحدت و گذشت و قبول توبه از يكديگر بوده است." و نيز فرمودند: "ما تابع همان حسيني(ع) هستيم كه توبه حر را هم قبول كرد."

نمي‌دانم جغرافياي اين سخن چيست و مختصات آن كدام است؟ مخاطب اين سخن رئيس‌جمهور محترم كيست؟

چه كسي يا كساني توبه كردند كه امروز مقبول نمي‌افتد؟

چه كسي يا كساني خواهان برادري و وحدت شدند كه اين خواسته مقبول نيفتاده و موجب رنجش رئيس جمهور محترم شده است؟ اگر اين سخن رمزآلود رئيس‌جمهور محترم مربوط به سران فتنه و اهل فتنه است، بايد آن را به فال نيك گرفت و اميدوار شد كه ايشان اخبار مهمي از پشيماني اين جماعت و اظهار توبه آنان دارد كه ديگران ندارند. اخباري كه از اردوگاه اهل فتنه مي‌رسد همگي حكايت از ايستادگي بر "دروغ تقلب" و موضع تبهكاري عليه اقتدار و امنيت ملي دارد اما معلوم مي‌شود رئيس‌جمهور اخباري دارد كه ديگران ندارند. بايد به دنبال مستند اين گفته باشيم.

اميرمومنان(ع) حداقل سه شرط را براي پذيرش توبه ذكر مي‌فرمايند:

1- پشيماني از گذشته

2- عدم برگشت به گناه براي هميشه

3- اعاده حقوق مردم به طوري كه در قيامت، طلبكاري وجود نداشته باشد.

سران فتنه و ديگر عناصر فتنه كجا و كي و چگونه اعلام كرده‌اند از برپايي فتنه و به باد دادن امنيت و اقتدار ملي و همراهي با دشمنان نظام پشيمان شده‌اند؟ آنها كي و چطور تضمين داده‌اند كه ديگر نقض عهد و پيمان نكنند و در انتخابات، راي مردم را كه حق الناس است به رسميت بشناسند؟

آنها در فتنه 88 مرتكب قتل نفس شده‌اند. چگونه رضايت صاحبان دم را گرفته‌اند، و در مدت هشت ماه آشوب كه به مردم آزاري پرداختند و مزاحمت براي نظام فراهم كردند چگونه حقوق مردم را ادا كرده‌اند؟

حر آن قدر مردانگي داشت كه در اوج خصومت با امام حسين (ع) حاضر به اهانت به حضرت نشد و از همين باب راه نجاتي براي او باز شد. اهل فتنه قبل و بعد از انتخابات تاكنون باب اهانت به مقدسات نظام و مردم را هنوز مفتوح گذاشته‌اند و از تريبون يزيد و عمر بن سعد زمان يعني راديو آمريكا و راديو بي‌بي‌سي همچنان بر طبل خصومت و اهانت به مقدسات و مردم مي‌كوبند.

حر پس از توبه، خود را بدهكار نهضت حسيني مي‌دانست و به همين دليل جانش را براي امام حسين (ع) فدا كرد. اما سران فتنه و اهل فتنه هنوز خود را طلبكار از نهضت امام خميني (ره) مي‌دانند و به خود حق مي‌دهند با موضع طلبكاري در براندازي نظام تلاش كنند و توقع دارند اين حق طبق اصل 168 قانون اساسي به رسميت شناخته شود. به همين دليل شعار مرگ بر اصل ولايت فقيه را در عاشوراي 88 به مردان خداجوي خود نسبت دادند! در حالي كه همه مي‌دانند اين شعار مربوط به منافقين و سلطنت‌طلبان و ماركسيست‌ها و.... بود.

اخباري كه از سايت‌هاي ضدانقلاب و مرتبطين با اهل فتنه رسيده حاكي از آن است حضرات هنوز بر شتر فتنه سوارند، هر چند مردم در قيام تاريخي 9دي اين شتر را پي كردند. اما شترسواران همچنان در حال و هواي فتنه هستند و سرآشتي با نظام و توبه و انابه ندارند.

توبه، مردانگي و شرافت مي‌خواهد و حر يك مرد از اين جنس بود. اما سران فتنه و اهل فتنه به خاطر يك مناقشه ملي، چوب حراج به استقلال و امنيت ملي زدند و نشان دادند از صفت مردانگي و جوانمردي عاري هستند. كسي كه در يك مناقشه ملي به خاطر لجاجت و يكدندگي حاضر شود وطن‌فروشي كند و نرخ آن را هم در راديو بي‌بي‌سي و راديو آمريكا با صدور بيانيه‌هاي پي در پي اعلام كند، فاقد مردانگي است وبعيد است موفق به توبه هم شود.

3- رئيس‌جمهور در آستانه محرم در جمع مردم زنجان به موضوع مهم امر به معروف و نهي از منكر اشاره فرمودند و نكات خوبي را مطرح كردند؛

الف- امر به معروف و نهي از منكر وظيفه همگاني است.

ب- امر به معروف و نهي از منكر بايد وسيله ارتباط نزديكتر جامعه به هم شود و موجب تفرقه نشود.

ج- از ديدگاه اسلام يك گروه آمر به معروف نيستند، همه مسئولند.

د- منكري بالاتر از فقر و بيكاري در جامعه نيست.

هـ- نخستين معروف، توسعه است، كشور بايد در مسير توسعه قرار گيرد.

و- اختلاف و تفرقه از منكرات است.

بايد از اين ديدگاه خوب رئيس‌جمهور در مورد امر به معروف و نهي از منكر استقبال كرد. كمترين فايده آن، اين است كه دولت با مجلس همكاري كند تا طرحي كه به همين منظور در مجلس به عنوان حمايت از آمران به معروف و ناهيان از منكر در جريان تصويب است با رفع نواقص آن به تصويب برسد.

باز كمترين فايده آن، اين است كه برخي از مسئولين از حاشيه‌سازي پرهيز كنند و به عنوان يك معروف بزرگ، كشور را در مسير پيشرفت و توسعه قرار دهند و با منكرفقر و بيكاري، كه از وظايف كليدي دولت است مبارزه جدي داشته باشند.

در اين توافق، برد با ايران است

روزنامه جمهوري اسلامي در ستون سرمقاله خود آورد:روزنامه جمهوری اسلامی؛۵ آبان

بيش از يك هفته است كه از داخل و خارج، خبرهاي مثبتي درباره پيشرفت مذاكرات هسته‌اي ميان ايران و كشورهاي عضو گروه 1+5 مي‌رسد. از اظهارات شخص رئيس‌جمهور روحاني گرفته تا وزير امور خارجه و اعضاء گروه ايراني طرف مذاكرات هسته‌اي در داخل و از مسئولان روسي، چيني، آلماني و فرانسوي گرفته تا آمريكائي‌هائي كه طرف مذاكره هستند در خارج، همگي بر نزديك شدن به توافق جامع هسته‌اي و امضاء‌ توافق‌‌نامه تا چهارم آذر ماه تأكيد دارند.

معاون وزير خارجه آمريكا و مسئول ارشد گروه آمريكائي مذاكره كننده در مسائل هسته‌اي گفته است: "قدرت‌هاي جهاني آماده دست‌يابي به توافق هسته‌اي با ايران هستند." وندي شرمن، كه در يك جمع تحقيقاتي در آمريكا سخن مي‌گفت، خطاب به آنها گفت: "مي توانم به شما بگويم كه تمام بخش‌هاي متن توافق، توسط تمام افرادي كه در پشت ميز مذاكرات حضور دارند، مورد پذيرش قرار گرفته است."

در همان زمان كه اين مسئول ارشد هيأت مذاكره كننده آمريكائي اين سخنان را به زبان مي‌آورد، سه اتفاق ديگر نيز افتاد. اول آنكه دولتمردان روسي و چيني هم نسبت به سرانجام مذاكرات هسته‌اي با ايران ابراز خوشبيني كردند، دوم آنكه رئيس‌جمهور روحاني نيز اعلام كرد: "مي‌توانيم در اين مدت يكماه باقيمانده، به توافق هسته‌اي برسيم" و سوم آنكه سران رژيم صهيونيستي با عصبانيت زياد درباره مسائل هسته‌اي ايران سخن گفتند و بار ديگر ايران را متهم به تلاش براي دستيابي به سلاح اتمي كردند.

سران رژيم صهيونيستي از نتانياهو نخست‌وزير گرفته تا وزير جنگ و سفير اين رژيم در سازمان ملل، ‌همگي با خشم فراوان، گروه 1+5 را از ادامه مذاكره با ايران و امضا كردن توافق‌نامه هسته‌اي منع كردند و ايران را يك كشور خطرناك دانستند. آنان، اين سخنان را در چند روز متوالي تكرار كردند و براي وادار كردن اعضاء كنگره آمريكا به جلوگيري از موافقت دولت اين كشور با به ثمر رسيدن مذاكرات اقدامات زيادي كردند. خوشبختانه اين شيطنت‌هاي سران رژيم صهيونيستي و عوامل آنها در لابي جهاني صهيونيستي به جائي نرسيد و اكنون زمينه براي امضاء توافق نامه در موعد تعيين شده فراهم است.

اين درست است كه تا قبل از امضاء متن توافق‌نامه توسط كليه اعضاء گروه مذاكره كننده 1+5 امكان هر تغييري در تصميم وجود دارد، ولي آنچه اكنون قابل توجه و مورد استناد است اينست كه اختلاف‌نظرها به نزديك صفر رسيده و به همين دليل است كه برخلاف آنچه رسانه ملي وانمود مي‌كند تمام طرف‌هاي مذاكره بيش از هر زمان ديگري به امضاء توافق‌نامه تا موعد چهارم آذر ماه آينده خوشبين هستند. براساس توافقات، نظر جمهوري اسلامي ايران در مورد تحريم‌ها، سانتريفيوژها، غني‌سازي و تأسيسات هسته‌اي تأمين شده و همانطور كه حتي بعضي از سران جناح اصولگرا نيز گفته‌اند در توافق حاصل شده، برد با ايران است. با اينحال، قطعاً مخالفان اين توافق در ايران و آمريكا و همينطور سران رژيم صهيونيستي در فرصت باقيمانده بي‌كار نخواهند نشست و براي شكستن اين توافق، هر كاري كه از دستشان برآيد انجام خواهند داد. تكليف رژيم صهيونيستي و مخالفان آمريكائي توافق هسته‌اي روشن است، ولي مخالفان داخلي توافق هسته‌اي كشورمان بايد به اين واقعيت توجه كنند كه موقعيت كنوني براي حل و فصل اين موضوع را نبايد از دست داد، زيرا اولاً اين توافق در چارچوب منافع ملي و رعايت خطوط قرمز ترسيم شده صورت مي‌گيرد و همانطور كه مسئولان مذاكره كننده و شخص رئيس‌جمهور روحاني بارها تأكيد كرده‌اند ذره‌اي از حقوق ملت ايران عقب‌نشيني نخواهد شد، و ثانياً رسيدن به توافقي كه حقوق ملت را در برداشته باشد و براساس آن موضوع هسته‌اي به حل و فصل نهائي برسد اكنون خواسته عموم ملت ايران است. به همين دليل، همه بايد براي موفقيت گروه مذاكره كننده ايراني تلاش كنند و از اقدامات و تبليغاتي كه مشكلات و موانعي در اين راه پديد آورد خودداري نمايند.

ترديدهاي بعضي افراد در مورد حسن نيت طرف آمريكائي هم در عين حال كه ذاتاً ترديدي ممدوح و قابل تحسين است، قابل پاسخگوئي نيز هست. اين افراد، كه چه بسا با دلسوزي و نگراني براي منافع ملي اين ترديد را ابراز مي‌دارند، بايد به اين واقعيت توجه كنند كه دولتمردان آمريكائي در شرايط كنوني چاره‌اي غير از رهانيدن خود از ماجراي هسته‌اي ايران، كه خود آن را خلق كرده‌اند، ندارند. آنها بيش از سه دهه با جمهوري اسلامي ايران زورآزمائي كرده‌اند و در تمام آوردگاه‌ها با شكست مواجه شده‌اند و اكنون با جمع‌بندي همين شكست هاست كه خود را ناچار به پايان دادن به اين كارزار مي‌بينند. اينكه در همين حال، بعضي از عناصر مسئول در گروه مذاكره كننده آمريكائي سخنان ناصوابي مي‌گويند نيز قابل درك است. اين سخنان آنها براي خودشان و حزبشان مصرف داخلي دارد و تا زماني كه به محتواي توافقات لطمه‌اي وارد نكند نبايد مايه نگراني ما باشد. نمايندگان كشور ما قطعاً هيچ توافقي را كه خارج از چارچوب منافع ملي و حقوق ملت باشد امضا نخواهند كرد. بنابر اين، راه را براي رسيدن به چنين توافقي باز بگذاريم و البته با وحدت و همدلي و هوشياري و هوشمندي آماده مديريت هرچه بهتر كشور در صورت عدم سرگرفتن توافق يا هر اتفاق ديگري نيز باشيم.

تعلیق دوربین‌ها

مصطفی هاشمی‌طبا . رییس پیشین کمیته ملی المپیک در ستون سرمقاله روزنامه شرق نوشت:روزنامه شرق؛۵ آبان

هفته یازدهم لیگ برتر فوتبال در حالی برگزار شد که صداوسیما نتوانست تصویری از این بازی‌ها را روی آنتن ببرد و مردم نتوانستند تصویری از آنها را حتی در اخبار ورزشی ببینند. آیا این تصمیم فدراسیون فوتبال آخرین ضربه‌ای است که به فوتبال زده می‌شود؛ کاری که بیشتر به خودزنی شبیه است تا ضدیت با مدیریت صداوسیما و اقدامی برای احقاق‌حق جامعه فوتبالی کشورمان. چندی پیش سازمان لیگ اعلام کرد که قرارداد تبلیغات محیطی را به مبلغ 180میلیارد‌تومان با یک شرکت تبلیغاتی منعقد کرده است. طبیعی است آن شرکت و هر شرکت تبلیغاتی دیگر، صرفا به‌دلیل تصویر تلویزیونی از تبلیغات محیطی زمین فوتبال حاضر به پرداخت به سازمان لیگ هستند و شرکت‌های تولیدی یا تجاری صاحب کالا یا خدمات نیز صرفا به‌خاطر این امر حاضر به پرداخت این مبالغ به شرکت‌های تبلیغاتی مذکور هستند و هیچ انگیزه‌ دیگری آنها را وادار به پرداخت به‌خاطر نصب تابلو نمی‌کند. از سوی دیگر قاطبه مردم نه امکان و نه شرایط حضور در ورزشگاه‌ها را دارند و به فرض آنکه تمام هشت‌مسابقه هر هفته در حضور کامل تماشاگران انجام شود (در حالی که در حال حاضر حداکثر 20درصد ظرفیت استادیوم پر می‌شود) حداکثر 300هزارتماشاگر به ورزشگاه می‌روند و این رقم با تعداد افرادی که از تلویزیون مسابقه را می‌بینند قابل مقایسه نیست. بنابراین عدم‌پخش مسابقات، ضد توسعه فوتبال است.

درست است که صداوسیما و فدراسیون به توافق نرسیده‌اند اما هر عدم‌توافقی به مبنای جدایی و قهر نمی‌تواند باشد و لجاجت‌ در مدیریت نهادهای کشوری نمی‌تواند جایی داشته باشد. از سوی دیگر صداوسیما علاوه‌بر رسالت دانشگاه‌بودن، دردسترس‌مردم‌بودن و اطلاع‌رسانی بهنگام، می‌تواند از محل پخش مسابقات ورزشی و به‌خصوص فوتبال کسب درآمد کند و در این راه هم موفق بوده است هرچند به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاری‌ عظیم انجام‌شده در مقابل تجهیزات صداوسیما و پرداخت‌هایی که بابت سیگنال‌ها صرف می‌کند، چندان قابل‌توجه نباشد. حق آن است که طرفین با یکدیگر تعامل داشته باشند اما نه صداوسیما شفاف‌سازی می‌کند و نه جامعه ورزشی اطلاعات درستی بروز می‌دهد. در دنیای کنونی همواره معادله «برد- برد» را در نظر می‌گیرند و عاقلانه از معادلات «باخت- برد» یا «باخت- باخت» خودداری می‌کنند در حالی که به نظر می‌رسد این فکر در مخیله تصمیم‌گیران فعلی نبوده و بیشتر به فکر مغلوب‌کردن حریف و به‌کرسی‌نشاندن حرف خود هستند. به نظر می‌رسد نه فدراسیون توان درست‌قیمت‌دادن را دارد و نه صداوسیما می‌تواند نرخ عادلانه‌ای تعیین‌ کند. نرخ عادلانه در حقیقت بهره‌برداری هر دو طرف و مردم از امکانات ملی است و در شرایط فعلی برای حل موضوع، پیشنهاد تشکیل هیات دادرسی برای تعیین‌تکلیف ارایه می‌شود و اینکه هر دو طرف به رای آن گردن نهند وگرنه نهایتا کسی پیروز می‌شود که قدرتمندتر است.

فرصت طلايي مذاکرات بعد از يازده سال

مهدي روزبهاني در روزنامه ابتكار نوشت:روزنامه ابتکار؛۵ آبان

يازده سال گذشت و حالا کمتر از يک ماه به پايان فرصت طلايي حل مناقشه هسته اي باقي مانده است.ضرورت درک اين فرصت که سايه افراطيون داخلي و خارجي بر آن سنگيني مي‌کند در عوامل مختلفي نهفته است که بعد از يازده سال در کنار هم جمع شده اند تا براي هميشه حق هسته اي ايران را با مشروعيت جهاني حفظ کند. مسئله هسته اي ايران بعد از يک دهه کشمکش و هزينه در برهه اي از زمان قرار گرفته که حتي مخالفان سرسخت اين حق که روزي پرونده هسته اي ايران را به شوراي امنيت سازمان ملل بردند؛ با تحرکي فزاينده به دنبال دست يابي به توافق نهايي در موعد مقرر يعني پايان مهلت توافق موقت ژنو هستند.

هرچند اين شش کشور هنوز تلاش مي‌کنند تا در صورت امکان به اندازه يک سانتريفيوژ هم که شده از حق مردم ايران بکاهند ولي وجود عوامل مختلف و طولاني شدن اين مناقشه که هزينه هايي را براي اين کشورها نيز به بارآورده است موجب شده که همگان از ضرورت درک چند هفته باقي مانده سخن بگويند و با ابراز خوش بيني از توافق نهايي خبر بدهند. چنان که بعد از يازده سال کشمکش سياسي، وزير امور خارجه آمريکا در تحرکات ديپلماتيک اخير خود (از چانه زني با همتاي روس خود گرفته تا کنفرانس هاي خبري) از درک اين ضرورت سخن گفته است.هرچند آنها سعي دارند تا مسئوليت به توافق نرسيدن را به دوش ايران بگذارند ولي دستگاه سياست خارجه آمريکا و همچنين اوباما رئيس جمهوراين کشور در هفته هاي اخير به طرق مختلف از "فرصت طلايي" مذاکره سخن گفته و خواستار توجه به اين موضوع شده اند.

البته اين ابراز خوش بيني جان کري ناشي از شرايط فراهم شده براي آمريکاست که اوباما را در پيچي سياسي قرار داده است تا با متوسل شدن به حل پرونده سنگين هسته اي ايران بخشي از مشکلات سياسي خود را حل کند و به اين ترتيب امتيازي براي استحکام بخشيدن به جايگاه دموکرات ها در انتخابات ميان دوره اي کنگره آمريکا فراهم کند.

از طرفي خاوميانه به مرکز نگراني هاي جهاني تبديل شده است و حالا هر سياستمداري براي جلب نظر افکار عمومي جهان هم که شده ترجيح مي‌دهد بر خلاف دهه هاي قبل، به دنبال حل مناقشات و استقرار آرامش در اين منطقه باشد. بنابراين پس از يازده سال شرايطي فراهم شده است که ابرقدرت ها ترجيح مي‌دهند با ايران به عنوان قدرت اول منطقه، پاي ميز مذاکره بنشينند و سند توافق را امضا کنند.

اما روي ديگر سکه ديپلمات هايي هستند که تيم مذاکره کننده هسته اي ايران را تشکيل مي‌دهند و با تلاشي خاص حق هسته اي کشورمان را در چارچوبي ديپلماتيک حفظ کردند.

تيم مذاکره کننده اي که بعد از يازده سال تجربه و آزمون و خطا تشکيل شد و توانست با تلاش هاي خود واکنش کهنه کاران عرصه روابط بين‌الملل را برانگيزد. آنجا که جان کري خطاب به همتاي ايراني خودش گفت: "ظريف مذاکره کننده اي سرسخت است." پس از يازده سال تعداد 200 سانتريفيوژ به عدد قابل توجهي رسيده است که نيازهاي کشورمان را تأمين مي‌کند. جداي از اين بعد از يک دهه تحريم عليه کشورمان توافق موقتي امضا شد که نه تنها بخشي از منابع مالي ايران را آزاد کرد بلکه زمينه چانه زني براي برداشتن ساير تحريم ها و فعاليت هاي تجاري را گشود. اما در اين ميان همچنان نگرش هاي منفي افراطيون نگران کننده است. افراطيوني که به ايران هم محدود نمي‌شود بلکه در آنسوي آبها نيز با کارشکني تلاش مي‌کنند تا مانع دست يابي مردم ايران به حقوق واقعيشان شوند.

با اين حال توصيه هاي افراطيون داخلي به تيم مذاکره کننده کشورمان بيش از هر چيز ديگري تأمل برانگيز است. گويي که اين دسته از افراد فراموش کرده اند که تيم مذاکره کننده هسته اي با نظارت و مشورت مستقيم مسئولين عالي نظام پاي ميز مذاکره مي‌نشينند. همچنان که مجيد تخت روانچي عضو تيم مذاکره کننده کشورمان پيش از اين گفته بود که براي مذاکره دستورالعمل مي‌گيريم؛ جاهايي که لازم باشد دستورالعمل کتبي مي‌گيريم و جاهايي که لازم نباشد دستورالعمل شفاهي. از اين رو افرادي که فکر مي‌کنند مذاکره کنندگان خارج از چارچوب درحرکت هستند لازم است به دستور العمل ها فکر کنند و فضا را آرام نگاه دارند. همچنين بارها مسئولين نظام حمايت خود را از ديپلمات هاي هسته اي اعلام کرده اند؛ بنابراين ضروري مي‌نماياند که تيم هسته اي کشورمان تحت تأثير جو رواني افراطيون قرار نگيرد و همچنان که مردم ايران چشم اميد به آنها دارند به کار خود ادامه داده و فرصت طلايي پيش آمده را مغتنم بشمارند و در چارچوب منافع ملي کار را تمام کنند.

توصيه اي که به نظر مي‌رسد عقلاي کشورهاي ديگر درگوش مذاکره کنندگان 1+5 زمزمه مي کنند تا پس از يازده سال توافقي تاريخي براي ايران به ارمغان بياورند.

کد خبر 276060

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha